شاید او هم به همان اندازه که دوستش میداشتم، دوستم داشت. شاید حتی بیشتر. اما گمان میکنم نحوهی بیانمان فرق میکرد. من بیشتر فریادش میزدم و بیتاب بودم و او با آرامش بیرونی احساساتش را درون قلبش حل میکرد. زیرپوستیتر اما ناگهانی بروزش میداد و وای. وای از آن دقیقهها، ساعتها، لحظههای شیرین. وای از آن قلقلک واژههای نرم و دلانگیز و خارقالعادهاش!
کاربر مهمان
guest_2tjq2ba64v🌸🌸🌸
کاربر مهمان
guest_2tjq2ba64v🌸🌸🌸🌸
کاربر مهمان
guest_2tjq2ba64v🌸
کاربر مهمان
guest_2tjq2ba64v🌸🌸