شرتمو اوردم گرفتم جلو مامانم و هیچی راجب این قضیه نمیدونستم خیلی ضایع بود جلو داداشم😂😂😂😂
مشاهده 2 پاسخ
ریپلای
5
شَبَح:/
farzaneh87
یع حس گوه بین خوشحالی و ناراحتی🫠😑😑😑
ریپلای
5
𝐓𝐢𝐧𝐚
StarryMiss
اصلااااا درد نداشتم حتی یکم
بی حس
مشاهده 1 پاسخ
ریپلای
4
star
little_star
اینجوری بودم که عه خون مامان پریود شدم
😔😂 خیلی ریلکس چون از قبل اطلاع داشتم و میدونستم
مشاهده 1 پاسخ
ریپلای
4
mehrgol
MWhrgol2011
ببین من با دختر داییم رفته بودم حمام
اونموقع که هیچی نداشتم باهم زیاد حمام میرفتیم
بعدش اومدم که شرتمو دربیارم(اواخرحمام بود) دیدم شرتم ذره ذره قهوه ای شده بااینکه همچیز رو میدونسم چون یک خواهر بزرگتر از خودم داشتم(۴ .۵ سال بزرگتره)ولی نشسته بودم گریه میکردم که من یه چیزیم شده میگفتم برای پریودم خیلی زوده (کلاس پنجم بودم)
مشاهده 2 پاسخ
ریپلای
4
سوین
sevin_88
۳ ماه افسرده شدم
ریپلای
4
شهر موکحم nazanin
guest_67tq56azs1
جالب ترین خاطره اس من پریود شدم اون موقع ۱۰ سالم بود شب با رفیقه صمیمیم و مامان بابا ها میرفتیم پارک ظهر پریود شدم فهمیدم ولی دیوانه شدم کلان مادرم شک کرد بهم چون ظهر خوابیدم هیچ وقت نمینمیخابیدم
شب شد رفتیم پیش رفیقم گفتم میخام چیزی بگم گفتم منم همین طور گفتم بگو گفت پریود شدم امروز ظهر گفتم چییی دهنم گرفت گفت خفه شو صداتو ببر حالا تو بگو
گقتم منم هیچی ظهر عادت شدم منو رفیقم عذا گرفتیم ک چطوری به ننه هامون بگیم هیچی تا ۶ ماه با بدبختی هیچی نگفتیم یه روز خونه ما بود باهم پریود بودیم
داشتیم راجبش حرف میزدم گفتم بزار چایی بیارم رفتم درو باز کردم مادرا پشت در بودن عین چی خوردن زمین🤣🤦♀️🤦♀️
ریپلای
3
نسترن
guest_pYoCCF205JM9
سوم راهنمایی بودم فرداش امتحان نوبت اول ریاضی داشتم😂 احساس میکردم بدبخت ترین آدم روی زمینم
ریپلای
3
"ملینآ
abcd_efg
همچیوووووووو میدونستم کامل با اطلاعات، فقط چون مامانم 17 سالگی شده بود و کلی امپول برای عقب افتادن زده بودم اصلا اصلا اصلا توقع نداشتم که تو 12 سالگی بشم
صبح رفتم دستشویی دیدم یکی دو قطرست
انقدرر ترسیده بودم، هی میگفتم نه نه پریودی نیست نیست تا عصر به مامانم نگفتم گفتم شاید یه چیز دیگست دیگه عصر بیشتر شد و به مامانم گفتم، مامان من فکر کنم پریود شدم ( از خجالت مردم) بهم نوار داد ازش قول گرفتم به کسی نگه، بعد پنج دقیقه شنیدم آروم به بابام گفت، و دوساعت کاااااامل گریه کردم که چرا به بابام گفت و اگه قدم کوتاه بمونه چی چرا من تا شب از اتاقم بیرون نیومدم شبش خوابم نبرد اصلا باور نمیتونستم بکنم.. خیلی سخت بود
مشاهده 1 پاسخ
ریپلای
3
Fatemeh
ramezany
روز قبلش خونه عمم بودم فکر میکردم اونجا چیزی دادن خوردم
شبش که رفتم دکتر خیلی دکتر زرنگی بود گف پریود میشی گفتم نه ( میدونستم از قبل راجب این موضوع)
گف مواظب باش داری یه خانم بالغ میشی و از این به بعد سلامتیت خیلی مهم باید باشه برات
همش 10 سالم بود ولی روش کراش زدم
هعی یادش بخیر
mary
ramo_naشرتمو اوردم گرفتم جلو مامانم و هیچی راجب این قضیه نمیدونستم خیلی ضایع بود جلو داداشم😂😂😂😂
شَبَح:/
farzaneh87یع حس گوه بین خوشحالی و ناراحتی🫠😑😑😑
𝐓𝐢𝐧𝐚
StarryMissاصلااااا درد نداشتم حتی یکم بی حس
star
little_starاینجوری بودم که عه خون مامان پریود شدم 😔😂 خیلی ریلکس چون از قبل اطلاع داشتم و میدونستم
mehrgol
MWhrgol2011ببین من با دختر داییم رفته بودم حمام اونموقع که هیچی نداشتم باهم زیاد حمام میرفتیم بعدش اومدم که شرتمو دربیارم(اواخرحمام بود) دیدم شرتم ذره ذره قهوه ای شده بااینکه همچیز رو میدونسم چون یک خواهر بزرگتر از خودم داشتم(۴ .۵ سال بزرگتره)ولی نشسته بودم گریه میکردم که من یه چیزیم شده میگفتم برای پریودم خیلی زوده (کلاس پنجم بودم)
سوین
sevin_88۳ ماه افسرده شدم
شهر موکحم nazanin
guest_67tq56azs1جالب ترین خاطره اس من پریود شدم اون موقع ۱۰ سالم بود شب با رفیقه صمیمیم و مامان بابا ها میرفتیم پارک ظهر پریود شدم فهمیدم ولی دیوانه شدم کلان مادرم شک کرد بهم چون ظهر خوابیدم هیچ وقت نمینمیخابیدم شب شد رفتیم پیش رفیقم گفتم میخام چیزی بگم گفتم منم همین طور گفتم بگو گفت پریود شدم امروز ظهر گفتم چییی دهنم گرفت گفت خفه شو صداتو ببر حالا تو بگو گقتم منم هیچی ظهر عادت شدم منو رفیقم عذا گرفتیم ک چطوری به ننه هامون بگیم هیچی تا ۶ ماه با بدبختی هیچی نگفتیم یه روز خونه ما بود باهم پریود بودیم داشتیم راجبش حرف میزدم گفتم بزار چایی بیارم رفتم درو باز کردم مادرا پشت در بودن عین چی خوردن زمین🤣🤦♀️🤦♀️
نسترن
guest_pYoCCF205JM9سوم راهنمایی بودم فرداش امتحان نوبت اول ریاضی داشتم😂 احساس میکردم بدبخت ترین آدم روی زمینم
"ملینآ
abcd_efgهمچیوووووووو میدونستم کامل با اطلاعات، فقط چون مامانم 17 سالگی شده بود و کلی امپول برای عقب افتادن زده بودم اصلا اصلا اصلا توقع نداشتم که تو 12 سالگی بشم صبح رفتم دستشویی دیدم یکی دو قطرست انقدرر ترسیده بودم، هی میگفتم نه نه پریودی نیست نیست تا عصر به مامانم نگفتم گفتم شاید یه چیز دیگست دیگه عصر بیشتر شد و به مامانم گفتم، مامان من فکر کنم پریود شدم ( از خجالت مردم) بهم نوار داد ازش قول گرفتم به کسی نگه، بعد پنج دقیقه شنیدم آروم به بابام گفت، و دوساعت کاااااامل گریه کردم که چرا به بابام گفت و اگه قدم کوتاه بمونه چی چرا من تا شب از اتاقم بیرون نیومدم شبش خوابم نبرد اصلا باور نمیتونستم بکنم.. خیلی سخت بود
Fatemeh
ramezanyروز قبلش خونه عمم بودم فکر میکردم اونجا چیزی دادن خوردم شبش که رفتم دکتر خیلی دکتر زرنگی بود گف پریود میشی گفتم نه ( میدونستم از قبل راجب این موضوع) گف مواظب باش داری یه خانم بالغ میشی و از این به بعد سلامتیت خیلی مهم باید باشه برات همش 10 سالم بود ولی روش کراش زدم هعی یادش بخیر